پیشنهاد سردبیرگوناگون

۱۰ اشتباه رایج در سخنرانی که حتی حرفه‌ای‌ها هم مرتکب می‌شوند

فکر می‌کنید سخنران ماهری هستید؟ این ۱۰ اشتباه رایج که حتی حرفه‌ای‌ترین سخنرانان هم ناخواسته مرتکب می‌شوند، می‌تواند اثربخشی کلام شما را به شدت کاهش دهد. با شناخت این تله‌های پنهان، سخنرانی‌هایتان را متحول کنید

به گزارش بلاگ جعبه، سخنرانی مهارتی است که با تمرین و تجربه تقویت می‌شود، اما حتی سخنرانان حرفه‌ای نیز ممکن است گاهی دچار خطاهایی شوند که اثربخشی کلام‌شان را کاهش دهد. این اشتباهات گاهی به دلیل بی‌توجهی، گاهی از سر عادت، و گاهی نیز به خاطر فشار زمان و شرایط رخ می‌دهد. در این مقاله، ده مورد از رایج‌ترین اشتباهات را بررسی می‌کنیم؛ اشتباهاتی که شناخت آن‌ها می‌تواند ما را به سخنران بهتری تبدیل کند.

۱. سرعت بیش از حد در بیان
یکی از رایج‌ترین خطاها، تند صحبت کردن است. وقتی سخنران با سرعت بالا صحبت می‌کند، مخاطب نمی‌تواند اطلاعات را پردازش کند و دچار سردرگمی می‌شود.

در یک جلسه دفاع پایان‌نامه، دانشجو با لحنی پرشتاب شروع به ارائه کرد. داوران فرصت نکردند نکات کلیدی را یادداشت کنند و مدام مجبور بودند از او بخواهند تکرار کند. همین مسئله از اعتبار دفاعش کاست و جلسه را پرتنش کرد.

۲. استفاده‌ی بیش‌ازحد از اصطلاحات تخصصی
گاهی سخنران آن‌قدر در دایره تخصص خودش غرق می‌شود که فراموش می‌کند همه مخاطبان با زبان تخصصی آشنا نیستند.

در یک همایش عمومی، یکی از مهندسان با شور و حرارت از «کالیبراسیون سنسورهای MEMS» صحبت می‌کرد. جمعی از دانش‌آموزان و والدین که در سالن بودند، نگاه‌های‌شان گویای یک چیز بود: هیچ‌چیز نفهمیدند! سخنرانی‌ای که می‌توانست الهام‌بخش باشد، به جلسه‌ای گیج‌کننده تبدیل شد.

۳. نادیده گرفتن زبان بدن
بدن ما حرف می‌زند. اگر بی‌حرکت باشیم، حالت ایستادن‌مان نامناسب باشد یا حرکاتمان سردرگم باشد، پیام‌هایی متناقض با حرف‌هایمان می‌فرستیم.

در یک مراسم رسمی، سخنرانی درباره اعتماد به نفس سخن می‌گفت اما تمام مدت با دستان گره‌خورده پشت تریبون ایستاده بود و گاهی پاهایش را تکان می‌داد. مخاطبان ناخودآگاه حس کردند حرف و رفتار او هماهنگ نیست و پیامش را جدی نگرفتند.

۴. نداشتن تماس چشمی با همه‌ی مخاطبان
برقراری تماس چشمی یکی از ابزارهای کلیدی ایجاد ارتباط است. غفلت از آن باعث می‌شود برخی مخاطبان حس طردشدگی یا نادیده‌گرفته‌شدن پیدا کنند.

در یک کارگاه آموزشی، مدرس فقط به ردیف اول نگاه می‌کرد و دائماً با یک یا دو نفر تعامل داشت. شرکت‌کنندگانی که در عقب سالن بودند کم‌کم به گوشی‌هایشان پناه بردند و ارتباط مؤثر از بین رفت.

۵. بی‌توجهی به زمان‌بندی
سخنرانی زمانی مؤثر است که چارچوب زمانی‌اش مشخص و کنترل‌شده باشد. سخنرانیِ خیلی کوتاه یا خیلی بلند، مخاطب را سردرگم می‌کند.

در یک نشست اداری، سخنران مقدمه‌ای طولانی و پرجزئیات گفت و زمانی که به اصل موضوع رسید، مدیر جلسه به او اشاره کرد که زمانش تمام شده است. محتوای اصلی هیچ‌وقت به‌درستی شنیده نشد.

۶. شوخی‌های نابجا
شوخی در سخنرانی مفید است، به شرط آن‌که هوشمندانه و متناسب با جمع باشد. گاهی یک شوخی بی‌جا همه چیز را خراب می‌کند.

در یک مراسم فرهنگی که بیشتر حضار خانم بودند، سخنران لطیفه‌ای درباره رانندگی خانم‌ها گفت. سکوت سنگینی در سالن حاکم شد و لبخندهای قبل از سخنرانی جای خود را به نگاه‌های سرد و ناراضی داد.

۷. تکرار بی‌دلیل مطالب
تکرار، زمانی مفید است که با هدف تأکید یا تثبیت یک نکته باشد. اما تکرار بی‌منطق فقط باعث خستگی مخاطب می‌شود. در یک نشست انگیزشی، سخنران در نیم ساعت سه بار گفت: «ارتباط مؤثر، کلید موفقیت است» بدون اینکه زاویه یا توضیح تازه‌ای ارائه دهد. مخاطبان حس کردند که وقت‌شان گرفته شده بدون اینکه چیزی یاد بگیرند.

۸. خواندن مستقیم از روی متن
سخنرانی یعنی گفت‌وگوی زنده با مخاطب، نه قرائت یک متن خشک. وقتی سخنران فقط بخواند، ارتباط انسانی شکل نمی‌گیرد.

هنگام افتتاح یک پروژه مهم، یکی از مدیران دولتی، متن سخنرانی‌اش را مثل خبر رادیو خواند؛ بدون حتی یک نگاه به حضار! و این باعث شد که نتواند ارتباط خوبی با مخاطب بگیرد و حس خوبی را منتقل کند.

۹. نداشتن شروع یا پایان قوی
مخاطب در چند ثانیه اول تصمیم می‌گیرد بماند یا ذهنش را منحرف کند. پایان هم، همان‌طور که آخرین جمله یک آهنگ در ذهن می‌ماند، در ذهن مخاطب ماندگار می‌شود.

یکی از سخنرانان با جمله‌ای بی‌انرژی شروع کرد: «خب… من نمی‌دونم چرا منو دعوت کردن!» و پایان را با «همین دیگه» تمام کرد! هیچ‌کدام از شنوندگان حتی محتوای اصلی حرف‌هایش را به‌خاطر نیاوردند.

۱۰. بی‌توجهی به بازخوردهای لحظه‌ای
سخنران باید بتواند فضا را بخواند؛ چهره‌ها را ببیند، انرژی سالن را حس کند و به موقع محتوا یا لحنش را تغییر دهد.

در یک سخنرانی سازمانی، مخاطبان یکی‌یکی خمیازه کشیدند و حتی برخی سالن را ترک کردند، اما سخنران همچنان با همان لحن خشک و بدون نگاه به واکنش‌ها ادامه داد. نتیجه این شد که موضوع مهمش، کمتر از آنچه باید، شنیده شد.

جمع‌بندی
اشتباه در سخنرانی طبیعی است، حتی برای حرفه‌ای‌ترین‌ها. اما مهم آن است که از آن‌ها درس بگیریم، خودمان را مرور کنیم و روزبه‌روز بهتر شویم. تأثیر یک سخنران خوب در جزئیات رفتار او نهفته است؛ جزئیاتی که اگر نادیده گرفته شوند، همه چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند.

منبع؛ عصر ایران

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا